کتاب اثر مرکب حاوی حقایقی است که شما را به موفقیتی فراتر از حد تصورتان رهنمون می سازد. این کتاب باعث ایجاد تحولی شگفت انگیز در درآمد، زندگی و موفقیت شما می شود. بسیاری از دانشمندان و نویسندگان بزرگ دنیا مطالب این کتاب را تحسین کرده و از آن به عنوان یک برنامه عملی برای رسیدن به موفقیت یاد کرده اند.
اثر مرکب توضیح می دهد، چگونه با اهمیت دادن بیش تر به تصمیمات کوچک و اثر تجمعی شان بر زندگی مان، تغییرات پایدار ایجاد کنیم. این کتاب نشان می دهد که با پذیرش مسئولیت زندگی خود می توانیم عاداتمان را تغییر دهیم و زندگی موفق تر، رضایت بخش تر و شادتری داشته باشیم.
در مقدمه کتاب آمده است که برای موفقیت هیچ معجون معجزا آسا، فرمول مخفی و یا راه حل سریع السیر وجود ندارد بلکه با تمرکز به یک سری از اصول اساسی موفقیت حاصل می شود. در واقع اثر مرکب دستورالعمل اجرایی است که به شما می آموزد چگونه در استفاده از اصول استاد شوید و وقتی مهارت لازم را کسب کردید دیگر هیچ چیز وجود نخواهد داشت که نتوانید آن را به دست آورید.
فصل اول: اثر مرکب در عمل
فصل اول کتاب سعی در توضیح مفهوم اثر مرکب دارد و بیان می دارد که برای رسیدن به موفقیت مهم ترین عامل داشتن ثبات قدم و حفظ آن در تمامی مراحل است. اثر مرکب بیان می دارد که انتخاب های کوچک و هوشمندانه و پایداری کردن در این انتخاب ها، هرچند ممکن است به ظاهر تغییرات محسوسی ایجاد نکند ولی همین تغییرات جزئی منجر به ایجاد نتایج کوچک و پایدار می شود. پس نا امید نشوید و بدانید که با داشتن ثبات قدم در مسیری که انتخاب کرده اید در نهایت به تغییرات بنیادی دست پیدا می کنید.
همان طور که می دانید ما در عصر شتاب زندگی می کنیم. فست فود می خوریم چون آشپزی وقت گیر است، رژیم های کوتاه می گیریم تا ظرف یک هفته ۹ کیلو وزن کم کنیم و غیره. اما باید بدانید هرچه زودتر به هدف برسید، عواقب آن ها سنگین تر خواهد بود. انتظار نتایج فوری داشتن، بدون طی کردن مراحل و گام های کوچک، نمی تواند در مسیر موفقیت به شما کمکی بکند.
در این فصل با ذکر مثال هایی واقعی و ملموس سعی شده است که سادگی و در عین حال کارایی اثر مرکب به شکل جذابی ترسیم شود. همچنین عنوان می شود که یک تغییر کوچک می تواند تأثیر بزرگی ایجاد کند و اثر موجی غیر قابل انتظاری به وجود بیاورد. برای مثال یک عادت بد مثل خوردن مداوم غذاهای چرب را در نظر بگیرید. این عادت بد به ظاهر کم اهمیت نتایج دیگری از جمله بدخوابی، بدخلقی، کاهش بهره وری، استرس و … را به دنبال خود دارد. ولی با ایجاد یک تغییر کوچک در عادت غذایی با نتایج باورنکردنی در بسیاری از جنبه های زندگی رو به رو می شویم. درک مفهوم اثر مرکب شما را از انتظار کسب نتایج سریع رها می کند و در واقع تنها مسیر موفقیت از انجام یک سلسه کارهای معمولی و پیش پا افتاده و زمان بر می گذرد.
فصل دوم: انتخاب ها
این فصل مطرح می کند که انتخاب های ما تأثیر مستقیم در اهداف و وضع زندگی ما دارند. به عبارت دیگر هر تصمیم هر چند جزئی و بی اهمیت مسیر زندگی ما را می سازند. گاهی تصمیمات بی اهمیت هستند که جلوی موفقیت ما را می گیرند. البته که هیچ کس نمی خواهد چاق باشد و یا ورشکست شود، اما می توان گفت این ها پیامدهای چندین تصمیم بد اما کوچک هستند. هدف اصلی که این فصل دنبال می کند آن است که بیاموزد چگونه تصمیمات آگاهانه بگیریم تا باعث بهبود و شکوفایی زندگی مان شود. نکته اول تلاش برای گرفتن تصمیمات خودآگاه است. یعنی حتی برای چیزهای کوچک و جزئی هم با فکر انتخاب کنید و تصمیم بگیرید.
در وهله بعدی موضوعی که در این مسیر کمک شایانی خواهد کرد این است که در همه جوانب زندگی مسئولیت ۱۰۰ درصدی داشته باشید. یعنی در برخورد با مسائل به جای گرفتن انگشت اتهام به سمت دیگری با قبول مسئولیت، سعی در حل مشکلات داشته باشید. پذیرش اینکه فقط خودتان مسئول اعمالتان هستید دشوار است. شاید گاهی فکر کنید بدشانسی آورده اید اما این فقط بهانه ای برای توجیه تصمیم های ضعیف است. برای خوش شانس بودن کافی است فرصت های خوب را شناسایی کنید.
نکته مهم بعدی که در مورد انتخاب ها باید توجه داشت آن است که برای آگاهی از انتخاب ها باید هر اقدامی که به آن جنبه از زندگی مان مربوط می شود شناسایی و ثبت کنیم. ثبت وقایع و گزارش نویسی در مورد مسائل مختلف از جمله راهکارهایی است که ما را به مسیر موفقیت باز میگرداند. مثلا اگر ما تصمیم به اصلاح هزینه ها و خرج و مخارجمان داریم، با ثبت کردن هزینه هایی که در طول روز داریم جزییات آن ها را پیش چشم خود داریم و همین امر ما را در مدیریت درست هزینها کمک می کند. هرچه زودتر شروع به ایجاد تغییرات کوچک در زندگی تان کنید، اثر مرکب در راستای خواست شما قدرتمندتر عمل خواهد کرد.
فصل سوم: عادت ها
فصل سوم به اهمین عادت ها و تأثیری که بر تصمیمات و انتخاب های ما دارد اشاره می کند و به ما می آموزد که چگونه عادت های بد خود را کناد گذاشته و برای رسیدن به موفقیت چگونه عادت های مثبت را در وجود خود نهادینه کنیم. وقتی به زندگی افراد موفق نگاه می کنیم متوجه یک ویژگی مشترک در بین آنها می شویم و آن هم داشتن عادت های خوب است نه به این معنی که عادات بد ندارند البته که دارند اما تعداد عادت های بدشان زیاد نیست. به عبارت دیگر رویه روزانه ای که بر اساس عادت های خوب تنظیم شده باشد عامل ایجاد تفاوت بین افراد موفق و سایر مردم است.
فصل چهارم: تکانش
تکانش موضوع اصلی فصل چهارم است. دارن هاردی در این فصل از تکانش بزرگ به عنوان یکی از قدرتمندترین و مبهم ترین نیروهای موفقیت یاد کرده است. اما نکته مهمی که باید بدانید آن است که ایجاد تکانش کار ساده ای نیست ولی اگر یک بار آن را ایجاد کنید دیگر موفق خواهید بود. به عبارت دیگر تطبیق پیدا کردن با هر تغییری هم به همین صورت است و هر تغییری با برداشتن یک قدم کوچک شروع می شود. تنها یک قدم در هر زمان پیشرفت بسیار کندی است اما وقتی بعد از مدتی تبدیل به عادت شود می توان گفت تکانش بزرگ اتفاق افتاده و موفقیت و نتایج آن به صورت مرکب و سریع ظاهر می شود.
یادتان باشد واقع بین باشید و سعی نکنید همه چیز را در مدت زمان کوتاهی انجام دهید. در عوض یک برنامه روزانه تهیه کنید که عادات جدید را برایتان تبدیل به یک برنامه روتین کند.
پنج قدمی که برای ایجاد تکانش بزرگ باید به کار گرفت شامل:
-
انتخاب های جدید بر اساس اهداف و ارزش های اصلی تان.
-
به کار بستن این انتخاب های جدید از طریق رفتارهای مثبت.
-
تکرار آن اقدامات سالم که منجر به ساختن عادت های جدید می شود.
-
ساختن رویه ها و ریتم هایی که منجر به نظم در زندگی تان میشود.
-
ثابت قدم ماندن برای مدت زمان طولانی.
وقتی به کارهایی که با موفقیت انجام می دهید نگاه می کنید، خواهید دید که به احتمال قوی یک رویه برای آن ایجاد کرده اید. هرچه چالش و هدفمان بزرگتر باشد رویه های مربوط به آن هم باید دقیق تر و سخت تر باشد. بهترین مثال در این زمینه آموزش های نظامی است. این آموزش ها از کنار هم قرار گرفتن رویه های کوچک ولی دقیقی مثل تمیز بودن پوتین ها، شبها زود خوابیدن، صبحا زود بیدارشدن و … ایجاد شده ولی در نهایت به هدف بزرگی به نام تربیت سربازان خوب منجر می شود. برای این کار باید روزهای خود را از قبل برنامه ریزی کنید و تلاش کنید شروع و پایان روز را بر اساس رویه هایی که برای خود ترسیم کرده اید کنترل کنید. روز خود را از زمانی که بر می خیزید و انتخاب هایی که می کنید برنامه ریزی کنید. ولی لازم است گاهی اوقات برای جلوگیری از دلزدگی و گرفتار شدن در دام یکنواختی تغییراتی در برنامه خود اعمال کنید.
هر وقت برنامه روزانه تان تبدیل به یک رویه شد باید گام ها را پشت سر هم بپیمایید تا یک ریتم ایجاد کنید و وقتی اعمال و رفتارهای شما دارای ریتم شوند به تکانش بزرگ خوش آمد خواهید گفت. هرکاری که تصمیم گرفته اید که شما را به هدفتان نزدیک تر کند بهتر است به طور مداوم پیگیری شود و اطمینان حاصل کنید که دارای ریتم مورد نظر شماست. برای این کار می توانید یک جدول از مهم ترین تصمیمات خود تهیه کنید و هر روز رویه آن را پیگیری کنید.
فقط نکته ای که حتما باید به آن توجه داشته باشید آن است که برنامه و ریتمی که برای خود تنظیم میکنید نباید از روی هیجان باشد و خیلی به خود سخت بگیرید چون همین موضوع باعث زود خسته شدن و دلزدگی می شود. موضوع بعدی داشتن ثبات قدم در اجرای برنامه های لازم برای رسیدن به اهداف است. یعنی اگر در مسیر اجرای برنامه های خود تنبلی کنید، به طور مثال کاری را که جزو برنامه است برای دو هفته ترک کنید مثل باشگاه رفتن و… نتیجه آن از دست رفتن نتایج و در ادامه آن تکانش بزرگ با مشکل رو به رو می شود.
فصل پنجم: تأثیرات
همان طور که در فصول گذشته گفته شد، انتخاب های ما هر چقدر به ظاهر بی اهمیت وقتی ترکیب شوند می توانند تأثیرات شدیدی بر روی زندگی بگذارند. پس لازم است که بدانید چگونه این تأثیرات را مدیریت کنید تا شما را به سمت موفقیت هدایت کند.
سه نوع از تأثیراتی که بر روی روند حرکت ما اثر می گذارند شامل:
-
ورودی ها: چیزهایی که ذهن تان از آن ها تغذیه می کند.
-
مشارکت ها: مردمی که با آن ها زمان تان را می گذرانید.
-
محیط: پیرامون شما.